verbs.dat

#هست
آجید#آجین
آچارد#آچار
آخت#آهاز
آخت#آهنج
آخت#آهنج یا آهاز
آراست#آرای
آرد#آر
آرست#آر
آرست#آرای
آزد#آز
آزرد#آزار
آزمود#آزمای
آژد#آژن
آژند#آژن
آژندید#آژن
آژیرید#آژیر
آسغد#آسغ
آسغدن#آسغ
آسود#آسای
آشامید#آشام
آشفت#آشوب
آغازید#آغاز
آغالید#آغال
آغست#آغن
آغشت#آغار
آغوشت#آغوش
آغوشید#آغوش
آفرید#آفرین
آفندید#آفند
آکند#آکن
آگاهاند#آگاهان
آگاهانید#آگاهان
آگند#آگن
آگهید#آگاه
آگیشید#آگیش
آلفت#آلوب
آلود#آلای
آلیخت#آلیز
آلیختن#آلیز
آلیزید#آلیز
آلیزیدن#آلیز
آماد#آمای
آمارد#آمار
آمارید#آمار
آماسید#آماس
آماهید#آماه
آمد#آ
آمد#آی
آموخت#آموز
آمود#آمای
آموزاند#آموزان
آمیخت#آمیز
آهارد#آهار
آهاردن#آهار
آهنگید#آهنگ
آهیخت#آهنج
آهیخت#آهنج یا آهاز
آورد#آور
آوردید#آورد
آویخت#آویز
ارزید#ارز
ارغید#ارغ
اشاند#اشان
اشنوسید#اشنوس
افتاد#افت
افدید#افد
افراخت#افراز
افراشت#افراز
افروخت#افروز
افزود#افزا
افژولید#افژول
افسایید#افسای
افسرد#افسر
افسود#افسای
افشاند#افشان
افشرد#افشر
افکند#افکن
افگارد#افگار
الفخت#الفاز
الفنجید#الفنج
انبازید#انباز
انباشت#انبار
انبود#انبوی
انبوسید#انبوس
انبوشت#انبوی
انجالید#انجال
انجاماند#انجامان
انجامید#انجام
انجوخت#انجوخ
انجوغید#انجوغ
انجید#انج
انجیرد#انجیرد
انداخت#انداز
اندخسید#اندخس
اندمید#اندم
اندوخت#اندوز
اندود#اندای
اندیشید#اندیش
انگاشت#انگار
انگیخت#انگیز
انگیزاند#انگیزان
اوباشت#اوبار
اورندید#اورند
اوژنید#اوژن
اوسانید#اوسان
ایستاد#ایست
ایستاند#ایستان
باخت#باز
باراند#باران
بارید#بار
بازآمد#بازآی
بازاند#بازان
بازخواست#بازخواند
بازگشت#بازگرد
بازنمود#بازنمای
باشید#باش
بافت#باف
بالید#بال
بانگید#بانگ
باوراند#باوران
بایست#بای
بخت#بوز
بخشایید#بخشای
بخشود#بخشای
بخشید#بخش
بدستید#بدست
برازید#براز
برد#بر
برشت#بریج
برشت#بریز
برشمید#برشم
برگشت#برگرد
برمرداشت#برمردار
برنمود#برنمای
برید#بر
بساوید#بساو
بست#بند
بسود#بسای
بسیجید#بسیج
بسید#بس
بلعید#بلع
بود#است
بود#باش
بوسید#بوس
بویید#بوی
بیخت#بیز
بیختن#بیز
بیشازید#بیشاز
بیوازید#بیواز
بیوسید#بیوس
پاشاند#پاشان
پاشید#پاش
پالایید#پالای
پالود#پالا
پالود#پالای
پالید#پال
پایست#پای
پایید#پا
پایید#پای
پخت#پز
پدافندید#پدافند
پدرامید#پدرام
پذیراند#پذیران
پذیرفت#پذیر
پراکند#پراکن
پراند#پران
پرتابید#پرتاب
پرچید#پرچین
پرداخت#پرداز
پرستید#پرست
پرسید#پرس
پرماسید#پرماس
پرهود#پرهون
پرهیخت#پرهیز
پرهیزید#پرهیز
پرواسید#پرواس
پرورد#پرور
پرویخت#پرویز
پرید#پر
پریشید#پریش
پزید#پز
پژمرد#پژمر
پژوهید#پژوه
پسندید#پسند
پنافت#پنام
پناهید#پناه
پندارید#پندار
پنداشت#پندار
پنگاشت#پنگار
پوزید#پوز
پوشاند#پوشان
پوشانید#پوشان
پوشید#پوش
پوکاند#پوکان
پوکید#پوک
پیچاند#پیچان
پیچاندن#پیچان
پیچید#پیچ
پیچیدن#پیچ
پیراست#پیرا
پیراست#پیرای
پیرانوشت#پیرانویس
پیمایید#پیمای
پیموخت#پیموز
پیمود#پیما
پیمود#پیمای
پیوست#پیوند
پیونداند#پیوندان
تاخت#تاز
تاراند#تاران
تاسید#تاس
تافت#تاب
تبیدن#تب
تپید#تپ
ترازید#تراز
تراشید#تراش
ترساند#ترسان
ترسید#ترس
ترکاند#ترکان
ترکید#ترک
ترنجید#ترنج
ترنگید#ترنگ
تفت#تب
تفتید#تفت
تفسید#تفس
تفید#تف
تکاند#تکان
تکید#تک
تمبید#تمب
تمرگید#تمرگ
تمید#تم
تنجید#تنج
تندید#تند
تنود#تن
تنید#تن
تنیدن#تن
توانست#توان
توپید#توپ
توخت#توز
تورید#تور
توفید#توف
تولید#تول
تیغید#تیغ
جزید#جز
جست#جه
جست#جو
جست#جوی
جنباند#جنبان
جنبانید#جنبان
جنبید#جنب
جند#جن
جنگید#جنگ
جهید#جه
جوشاند#جوشان
جوشید#جوش
جوید#جو
جویید#جوی
چاپید#چاپ
چاقید#چاق
چامید#چام
چاوید#چاو
چایید#چای
چبسید#چبس
چخید#چخ
چربید#چرب
چرخاند#چرخان
چرخید#چرخ
چرستید#چرست
چرنگید#چرنگ
چروید#چرو
چزاند#چزان
چسباند#چسبان
چسبید#چسب
چسید#چس
چشید#چش
چفت#چم
چفتید#چفت
چفسید#چفس
چکسید#چکس
چلسکید#چلسک
چمید#چم
چنگید#چنگ
چوسید#چوس
چید#چین
چیرید#چیر
خاراند#خاران
خارید#خار
خاست#خیز
خایید#خای
خپید#خپ
خراشاند#خراشان
خراشید#خراش
خرامید#خرام
خروشید#خروش
خرید#خر
خزید#خز
خسبید#خسب
خسپید#خسپ
خست#خل
خستود#خستای
خشکید#خشک
خشود#خشای
خفت#خواب
خفسید#خفس
خفید#خف
خلانید#خلان
خلید#خل
خنداند#خندان
خندید#خند
خنید#خن
خواباند#خوابان
خوابید#خواب
خواست#خواه
خواند#خوان
خوراند#خوران
خورد#خور
خوست#خوس
خوسید#خوس
خوفید#خوف
داد#ده
داشت#دار
دامید#دام
دانست#دان
داوید#داو
داویدن#داو
درازید#دراز
درایید#درای
درخشید#درخش
درزید#درز
درفشید#درفش
درنجید#درنج
درنگید#درنگ
درود#درو
دروشید#دروش
دروید#درو
درید#در
دزدید#دزد
دگراند#دگران
دگرید#دگر
دندید#دند
دواند#دوان
دوخت#دوز
دوخت#دوش
دوسید#دوس
دوشید#دوش
دوید#دو
دید#بین
راند#ران
رایاند#رایان
ربود#ربای
رخشید#رخش
رخید#رخ
رزید#رز
رساند#رسان
رست#ره
رست#روی
رسید#رس
رشت#ریس
رفت#رو
رفت#روب
رقصید#رقص
رمبید#رمب
رمید#رم
رندید#رند
رنگید#رنگ
روبید#روب
روزید#روز
روژید#روژ
رویاند#رویان
رویید#روی
ریخت#ریز
رید#رین
زاد#زای
زارید#زار
زایید#زای
زد#زن
زدود#زدا
زدود#زدای
زمود#زمای
زنگید#زنگ
زنهارید#زنهار
زنود#زنوی
زنویید#زنوی
زهید#زه
زیبید#زیب
زیست# زیو
زیست#زی
زیفت#زیب
ژکارید#ژکار
ژکید#ژک
ژولید#ژول
ژوهید#ژوه
سابید#ساب
ساخت#ساز
سایید#سای
سپارد#سپار
سپرد#سپر
سپوخت#سپوز
ستاد#ایست
ستاد#ستا
ستاند#ستان
ستد#ستان
سترد#ستر
ستهید#سته
ستود#ستای
ستوهید#ستوه
ستیزید#ستیز
ستیهید#ستیه
سخت#سنج
سرایید#سرای
سرشت#سریش
سرفید#سرف
سرنگید#سرنگ
سرود#سرا
سرود#سرای
سرید#سر
سزید#سزا
سفت#سنب
سکالید#سکال
سکیزید#سکیز
سگالید#سگال
سلفید#سلف
سمید#سم
سنجید#سنج
سهمید#سهم
سوخت#سوز
سود#سا
سوزاند#سوزان
شارید#شار
شاشید#شاش
شایست#شای
شپلید#شپل
شتاباند#شتابان
شتابید#شتاب
شتافت#شتاب
شخلید#شخل
شخود#شخای
شخودن#شخای
شخولید#شخول
شخید#شخ
شد#شو
شست#شوی
شکافت#شکاف
شکافید#شکاف
شکاند#شکان
شکرید#شکر
شکست#شکن
شکفت#شکاف
شکفت#شکف
شکنجید#شکنج
شکوفید#شکوف
شکوهید#شکوه
شکیبید#شکیب
شکیفت#شکیب
شگافید#شگاف
شگفت#شگف
شگفتید#شگفت
شمارد#شمر
شمرد#شمار
شمرد#شمر
شمید#شم
شناخت#شناس
شناساند#شناسان
شنفت#شنو
شنگید#شنگ
شنود#شنو
شنید#شنو
شیفت#شیب
صرفید#صرف
طلبید#طلب
غارتید#غارت
غازید#غاز
غاژید#غاژ
غرمید#غرم
غرنبید#غرنب
غنجید#غنج
غنود#غنو
غوتید#غوت
فارید#فار
فاژید#فاژ
فراگرفت#فراگیر
فرجامید#فرجام
فرخمید#فرخم
فرسایید#فرسا
فرستاد#فرست
فرسود#فرسا
فرسود#فرسای
فرغارید#فرغار
فرکند#فرکن
فرمود#فرما
فرمود#فرمای
فرهیخت#فرهنج
فرهیخت#فرهنگ
فروخت#فروز
فروخت#فروش
فرورفت#فرورو
فریفت#فریب
فریورید#فریور
فزود#فزای
فسرد#فسر
فسوسید#فسوس
فشرد#فشار
فشرد#فشر
فکند#فکن
فلخمید#فلخم
فلخود#فلخای
فلخید#فلخ
فلنجید#فلنج
فنود#فنای
فهماند#فهمان
فهمید#فهم
قاپید#قاپ
قبولاند#قبولان
کاست#کاه
کاشت#کار
کافت#کاف
کاوید#کاو
کپید#کپ
کرد#کن
کرشید#کرش
کشاند#کشان
کشت#کار
کشت#کش
کشید#کش
کفت#کف
کفت#کوب
کفید#کف
کلوچید#کلوچ
کند#کن
کوبید#کوب
کوشید#کوش
کوفت#کوب
گالید#گال
گایید#گای
گداخت#گداز
گدشت#گذر
گذارد#گذار
گذاشت#گذار
گذراند#گذران
گذشت#گذر
گرازید#گراز
گرداند#گردان
گرزید#گرز
گرفت#گیر
گروید#گرو
گریاند#گریان
گریخت#گریز
گریست#گری
گزارد#گزار
گزید#گز
گزید#گزین
گزیرد#گزیر
گزیرید#گزیر
گسارد#گسار
گستراند#گستران
گسترد#گستر
گسست#گسل
گسیخت#گسل
گسیلاند#گسیلان
گسیلید#گسیل
گشاد#گشا
گشت#گرد
گشود#گشا
گشود#گشای
گفت#گو
گفت#گوی
گلاند#گلان
گلانید#گلان
گمارد#گمار
گماشت#گمار
گمیخت#گمیز
گنجید#گنج
گند#گن
گنداد#گند
گندید#گند
گواژید#گواژ
گوال#گوال
گوالید#گوال
گوزید#گوز
گوشید#گوش
گیجید#گیج
لابید#لاب
لاشید#لاش
لاغرید#لاغر
لافید#لاف
لخشید#لخش
لرزید#لرز
لست#لس
لست#لیس
لشت#لش
لشت#لیس
لغزید#لغز
لمباند#لمبان
لمبید#لمب
لنجید#لنج
لندید#لند
لنگید#لنگ
لهید#له
لیسید#لیس
لیشت#لیس
ماسید#ماس
مالاند#مالان
مالید#مال
ماند#مان
مانست#مان
مانید#مان
مرد#میر
مشت#مال
مشت#مش
مولید#مول
موند#مون
مویید#موی
می‌راند#میران
می‌زید#میز
نازید#ناز
ناسید#ناس
نالید#نال
نامید#نام
ناوید#ناو
نشاخت#نشاز
نشاست#نشا
نشاند#نشان
نشست#نشین
نغزید#نغز
نفرید#نفرین
نگاشت#نگار
نگریست#نگر
نگند#نگن
نمود#نما
نمود#نمای
نهاد#نه
نهاند#نهان
نهشت#نه
نهفت#نهنب
نهیبید#نهیب
نواخت#نواز
نوردید#نورد
نوشت#نورد
نوشت#نویس
نوشید#نوش
نیازیدن#نیاز
نیشید#نیش
نیوشید#نیوش
هراسید#هراس
هشت#هل
هلید#هل
وابرد#وابر
وابست#وابند
واپرید#ورپر
واخواست#واخواه
واخواند#واخوان
واخید#واخ
واداد#واده
وارسید#وارس
وارید#وار
وازد#وازن
واساخت#واساز
واسپرد#واسپر
واسوخت#واسوز
واشکافت#واشکاف
واشمرد#واشمر
واشمید#واشم
واشناخت#واشناس
واکاوید#واکاو
واکشید#واکش
واکوفت#واکوب
واگذاشت#واگذار
واگفت#واگوی
واگند#واگن
وانهاد#وانه
واهشت#واهل
ورافتاد#ورافت
ورانداخت#ورانداز
ورتید#ورت
وردید#ورد
وررفت#وررو
ورزید#ورز
ورنگریست#ورنگر
وزید#وز
وشت#ورد
وشت#وس
وشکرد#وشکر
وشکرید#وشکر
وشکولید#وشکول
ویراست#ویرای
یابید#یاب
یاخت#یاز
یارست#یار
یازید#یاز
یافت#یاب
یوخت#یوز
یوزید#یوز